بخش‌های کامل کتابفروشی‌ها به کتاب‌هایی درباره رهبری مؤثر اختصاص داده شده‌اند، کسانی که نه تنها یک سازمان را رهبری می کنند بلکه به آن کمک می کنند تا تغییر کند، توسعه یابد و به چیزی بزرگتر از آنچه بود تبدیل شود.
1. شما باید عدم قطعیت را در نظر بگیرید:
اگر نکته ای از همه گیری کوید آموخته باشیم، این است که هیچ چیز قطعی وجود ندارد، به خصوص در تجارت. همه چیز تغییر می کند، گاهی اوقات از یک روز به روز دیگر، و برنامه های پروژه باید سازگار یا شکست بخورد. کسانی که در برابر تغییر و عدم اطمینان مقاومت می کنند، به سرعت متوجه می شوند که در حال مبارزه برای ادامه دادن هستند.
رهبران تحول آفرین بی باک در حالی که نقشه ها را در طول مسیر ترسیم می کنند، هیجان زده هستند که به سمت سرزمین های جدید بروند. این نوع از رهبران چابک هستند و دائماً به آینده می نگرند تا بر اساس آن برنامه ریزی کنند یا برنامه ها را اصلاح کنند.
2. باید به سمت مشکلات بدوید نه اینکه از آنها دور شوید:
آتش نشانی که با فریاد از ساختمانی در حال سوختن فرار می کند، کسی است که به زودی بیکار می شود. برخی از نقش ها مستلزم این هستند که آستین های خود را بالا بزنید، لباس نسوز بپوشید و وارد هرج و مرج شوید.
ایجاد نظم از آن هرج و مرج، در حالی که به سرعت حرکت می کند، نیاز به ایجاد ساختارها و اندازه گیری ها دارد. ذهنیتی که مشکلات را به زنجیره های علّی و شبکه های روابط تجزیه می کند، و سپس قطعات را در همه موارد احتمالی ممکن ترکیب می کند، ذهنیتی است که می تواند مسیرهای متعددی را با کمترین مقاومت در زمانی که مصلحت و حل مسئله مورد نیاز است، بیابد.
همچنین داشتن مهارت در دیدن مسیرهای ممکن آینده برای اینکه بتوانید مسیرتان را تغییر دهید در حالی که همچنان در جهت دلخواه حرکت می کنید، بسیار مفید است. نقشه مسیر های متفاوت مانند داشتن یک کتاب ماجراجویی است که باید در ذهنتان باشد، انتخاب کنید آیا باید صفحه 26 را بازگردانید و یک عضو جدید تیم را استخدام کنید یا صفحه 95 و محدوده پروژه را تجدید نظر کنید؟
3. هنگام تیم سازی باید دیدگاه داشته باشید:
ساختن یک تیم عالی مستلزم یافتن بازیکنان ابزار پویا است، و نیاز به فراتر رفتن از گرفتن تمیزترین رزومه‌ها دارد. در واقع، مسیری که به خوبی پیموده شده به ندرت جایی است که افراد مناسب را پیدا کنید.
آنقدر باهوش باشید که پتانسیل یک فرد برای شرکت شما را فراتر از آنچه که در روزمه خود نمایش می دهد، ببینید. به دنبال افرادی باشید که طیف وسیعی از تجربیات متنوعی دارند که منبعی از هوش عمومی و استعداد موفقیت در انجام کارهای جدید را برای آنها فراهم کرده است.
یک نویسنده تجاری که در یک زمینه خاص متخصص است، ممکن است روی کاغذ برای پروژه شما مفید نباشد، اما کسی که بتواند آن چارچوب تحلیلی را در نظر بگیرد و یک روز آن را به استراتژی داده و روز دیگر معماری فناوری منتقل کند، شخصی است که به دنبال آن هستید. برای یک مربی سابق هاکی که فقط به هاکی فکر می کند، واقعاً به نظر نمی رسد در مشاوره کاری انجام دهد، اما فردی که می داند چگونه تیم های موثر بسازد و به افراد مشاوره دهد تا هر کدام بهترین عملکرد خود را داشته باشند، در هدایت یک تیم جهانی که در یک محیط از راه دور کار می کنند یک دارایی کلیدی خواهد بود.
نکته کلیدی این است که افرادی را پیدا کنید که حلال خوبی برای مشکلات باشند و سوابق اثبات شده ای در مقابله با موقعیت های جدید یا چالش برانگیز داشته باشند که لزوماً از آنها انتظار نمی رفت. شما در حال ایجاد تیمی هستید که نیاز به حل مشکلاتی دارد که حتی به طور کامل تعریف نشده اند، بنابراین باید درجات بالایی از ظرفیت اجرایی و هوش هیجانی را انتخاب کنید.
4. شما باید یک محیط "چرا که نه؟" را پرورش دهید:
همه ما می‌دانیم که تکیه بر موفقیت‌هایمان چه می‌کند، و برای رهبری که درگیر نحوه انجام کارها است، فضای زیادی برای رشد نوآورانه وجود ندارد.
برای پیوستن به صفوف رهبران تحول آفرین، باید فرهنگ حل تکراری را تشویق کنید و هرگز از جایی که هستید (از نظر سازمانی) راضی نباشید. این چیزی است که کسب و کارها و رهبران را به سمت موفقیت سوق می دهد.
شما نمی توانید کیفیت را فدای تازگی و نو بودن کنید، بنابراین یک راه خوب برای قرار دادن پیام این است: "این چیزی است که خوب به نظر می رسد، و از شما انتظار می رود عملکردی در این سطح داشته باشید، اما اگر روش بهتری برای انجام کارها دارید، اجازه دهید آن را بشنویم."
نتیجه اینجا این است که اگر دیدید کسی در مشکل مشابهی گیر کرده است، این جمله را تکرار کنید "تعریف دیوانگی انجام همان کار و انتظار نتیجه متفاوت است" و شروع به یافتن راه هایی برای برخورد متفاوت با مشکل کنید.
اصول اولیه بسیار مورد استفاده قرار می گیرند، اما آنها ذهنیتی حیاتی برای پرورش فرهنگ مورد نظر شما هستند. از خود و تیمتان بپرسید: "ما واقعاً در تلاشیم تا به چه چیزی برسیم؟" و «هدف نهایی چیست؟ چگونه را فراموش کن.»
وقتی شک دارید، فراتر از حل مشکل پیشروی کرده اید، تا زمانی که ایده جدیدی به ذهنتان نرسیده ، ادامه دهید و دست نکشید.
5. شما به مهارت های ارتباطی مناسب نیاز دارید:
مهارت های ارتباطی فراتر از داشتن یک سبک رهبری خاص برای تطبیق کارکنانتان است. آنها تعیین می کنند که آیا تیم شما مایل است با شما وارد جنگ شود یا خیر.
10 مهارت برتر ارتباطی برای موفقیت شغلی
دو رئیس را با هم مقایسه کنید: یکی به سختگیری و مطالبه گری معروف است. بهره وری بالا است، اما چندین نفر در تیم تحت فشار و غرق استرس هستند. رئیس دیگر به همان اندازه مطالبه گر است، اما هر روز زمانی را برای گپ زدن با هر یک از اعضای تیم در مورد زندگی و خانواده اختصاص می دهد. او آنها را به صورت هفتگی برای تفریح و شادی بیرون می آورد. آنها به او احترام می گذارند و به او اعتماد می کنند، بنابراین تمایل بیشتری به انجام کارهای سختی که او نیاز دارد، دارند.
اصالت در اینجا نکته کلیدی است. همه ما ویژگی ها، محدودیت ها، فضایل و ضعف های مختلفی داریم. اصیل بودن و تشویق آن از سوی دیگران کلیدی است. در پایان روز، شما افراد باهوش و پویا را استخدام کردید، بنابراین به تعهد خود مبنی بر داشتن روابط حرفه ای معتبر با آنها احترام بگذارید.
تمرکز تان بر درک آنچه کارمندان و افراد نیاز دارند و می خواهند، باشد. کار خود را طوری انجام دهید که موفقیت آنها نیز امکان پذیر باشد تا آنها نیز همین کار را برای شما انجام دهند.
6. باید تکنولوژی را درک کنید و به آن احترام بگذارید:
لزومی ندارد که شما یک متخصص فناوری باشید، اما باید حداقل به زبان فناوری صحبت کنید و نقشی را که در شرکت شما ایفا می کند را درک کنید.
شما باید به طور واضح پیام «فناوری جدید نیاز است» را در میان تیم خود و به عنوان بخشی از فرهنگ خود به اشتراک بگذارید، به این دلیل ساده که ما در دنیایی با تکنولوژی بالا زندگی می کنیم، و داشتن علاقه، قدردانی و درک لازم از نحوه عملکرد فناوری، امری ضروری و شاخصی کلیدی است برای اینکه آیا همه در مورد نیاز به یادگیری مداوم، پذیرش موضوعات جدید و به طور کلی تمایل به «بروزرسانی آگاهی خود» یکسان هستند یا خیر.
همچنین باید یک تیم متعادل متشکل از افراد آگاه به فناوری استخدام کنید که هم پیچیدگی های فناوری و هم اهمیت آن را از منظر تجاری درک کنند. رهبران تحول گرا باید به تمام زبان های مورد استفاده تیمشان از جمله فناوری صحبت کنند. اگر نتوانید با چتر نجات وارد شوید و موضوع مورد نظر را به سرعت درک کنید، نمی توانید خوب را از بد تشخیص دهید.
7. باید یک " تیم اصلی قابل اعتماد " ایجاد کنید:
هنگام استقرار پروژه ها، با یک تیم اصلی قابل اعتماد شروع کنید.
تیم اصلی قابل اعتماد چند ویژگی مشترک دارد:
- از افرادی تشکیل شده است که شما اطمینان دارید که می توانند به خوبی با یکدیگر کار کنند زیرا آنها در گذشته در چندین تعامل با هم کار کرده اند که در آن با انواع چالش ها با موفقیت مقابله کرده اند.
- آنها تجربه درگیر شدن با افراد تازه کار تیم گسترده و تلقین آنها را برای فعالیت به عنوان یک تیم تحویل بسیار موثر نشان داده اند.
- آنها می توانند به سرعت استراتژی را با کمی بیشتر از راهنمایی های سطح بالا اجرا کنند زیرا در عملیاتی کردن چشم انداز در برنامه های اقدام تاکتیکی متخصص هستند.
با این ویژگی هاست که می تواند پروژه را در مسیر خود نگه دارد و درگیری های پرسنل را به حداقل برساند. با ورود به یک تحول تجاری جدید و بزرگ، به سادگی نمی توانید همه کارها را خودتان انجام دهید. افرادی را با خود همراه کنید که می‌دانید به روش‌های سازنده کار می‌کنند، انتظارات شما را درک می‌کنند و در سریع‌ترین زمان ممکن کارها را پوشش می‌دهند.
بنابراین روی ایجاد گروه هایی از افرادی تمرکز کنید که به خوبی با هم کار می کنند، و اعضای تیم خود را مدیریت کنید تا به شما انعطاف پذیری ایجاد کنید تا بتوانید پیکربندی های جدید تیم را ایجاد کنید. اعضای اصلی تیم خود را تشویق کنید که همین کار را انجام دهند و این سری از حلقه های روابط با مرکزیت واحد را برای ایجاد انعطاف پذیری بدون قربانی کردن اعتماد، بین تیم های خود تقویت کنید.
آیا برای تبدیل شدن به یک رهبر تحول آفرین واقعی آماده اید؟
در پایان روز، رهبر عالی یک پروژه متحول، مستلزم تنظیم نحوه عملکرد هر یک از اعضای تیم، درک فناوری، و راحت بودن با عدم قطعیت و حل مسئله است. اینکه شما سبک رهبری مستبدانه یا آزادانه دارید، بسیار کمتر از این است که چگونه شلوغی و هیاهو را به چیز زیبایی تبدیل کنید.
برای آشنایی با سبک های مدیریتی مقاله زیر را مطالعه نمایید.