باورهای ذهنی برای موفقیت در تجارت، امور مالی و زندگی

باورهای ذهنی برای موفقیت در تجارت، امور مالی و زندگی

باور ذهنی ظرفیت یک فرد را برای رویارویی مؤثر با عوامل استرس زا، فشارها و چالش‌ها و بهترین عملکرد خود، بدون توجه به شرایط، توصیف می‌کند که در آن خود را می یابد.

در دنیای صاحبان مشاغل، کارآفرینان یا هر کسی که به دنبال عبور از مرزهای ثابت ساعت کاری  9 تا 5 برای زندگی بهتر هستند، یک عامل تعیین کننده کلیدی وجود دارد که بین اکثر مردم و کسب و کارها رایج است و آن کلید باورهای ذهنی  است.
به نظر می رسد در بسیاری از افراد این یک ویژگی و خصوصیت رفتاری است که از بین می رود و باعث عقب نشینی می شود. ما از مربیان موفق جملاتی مانند "حرکت بیشتری نسبت به رقبای خود داشته باشید"، "هرگز تسلیم نشوید" و "ریسک های بزرگ را بپذیرید" می شنویم، اما در اجرای کامل آنها شکست خورده و موفق به مشاهده  نتایج دلخواهمان نمی شویم .
بسیاری از کارآفرینان شکست می خورند و کسب و کار خود را جمع میکنند و تغییر میدهند. آنها اغلب تسلیم می شوند و رویاهای خود را برای امنیت کارمند بودن رها می کنند. آن روی سکه، کارآفرینان موفق چنان غرق موفقیت، افزایش و رشد می شوند که یک روز از خواب بیدار می شوند تا ببینند دنیا از کنارشان گذشته است، بچه ها بزرگ شدند، کسانی که او را بزرگ کردند از دنیا رفته اند.
باورهای ذهنی فقط به معنای جلو بردن به هر قیمتی نیست. بلکه خیلی بیشتر از انگیزه یا جاه طلبی است. خودآگاهی است، دانستن حاشیه امن خود و آنچه پایه و اساس شما را می تواند نگه دارد. بدون باورهای ذدنباله رو دارندهنی و تفکر، می توانید افرادی را که در وهله اول ارزش مبارزه را داشته اند، از دست بدهید.


1. نظم و انضباط

یکی از کلیدهای ایجاد یک ذهن قوی، اجرا و انضباط است. نه فقط نسخه ای ساده از حضور به موقع، کار کردن در ساعات اعلام شده یا تکمیل چک لیست روزانه، بلکه نسخه فراگیرتر که این سوال را مطرح می کند: "من تک تک لحظه های روز خود را چگونه میگذرانم ؟" که در تجارت مدیریت دقیق پول این سوال مطرح است. " هر ریال از درآمد شرکتم را چگونه خرج میکنم ؟"
وقتی به افرادی که دارای موفقیتی هستند که هدف من نیز هست، از نزدیک نگاه می‌کنم، نگاه کردن به کل تصویر امری ضروری است. چه مهارت ها و آموزش هایی آنها را به این جایگاه رسانده ؟ من چه مهارت هایی را برای رسیدن به آن جا باید تقویت و ایجاد کنم؟ برخی افراد آن را واقعاً آسان جلوه می دهند. با این حال، من به شما اطمینان میدهم که این امر با تلاش، درد و انضباط همراه است.


2. تعهد

تعهد یعنی وقتی احساساتی میشوید و میگویید فلان کار را انجام میدهم ، بعد از پایان آن احساس نیز آن کار را انجام دهید. افراد موفقی که مایل هستید مانند آنها باشید، به اهداف خود متعهد هستند، و زمانی که دست اندازهای جاده سعی می کند آنها را از مسیر خارج کند، تسلیم نمی شوند.


3. ثابت قدم بودن

ایجاد باور ذهنی در محل کار به معنای متمرکز بودن، هدف گرا بودن و سازگار بودن است. وقتی سخت‌ترین ورزشکاران را از نظر ذهنی تجزیه و تحلیل می‌کنیم، متوجه می‌شویم که روتین و ثبات چیزی است که به آن ورزشکاران اجازه می‌دهد خود را از همسالان خود جدا کنند. به گفته جیمز کلیر، نویسنده عادات اتمی: "رهبران از نظر باور ذهنی نسبت به همتایان خود سازگارتر هستند. آنها اهداف روشنی دارند که هر روز برای رسیدن به آنها تلاش می کنند. آنها اجازه نمی دهند سودهای کوتاه مدت، بازخوردهای منفی یا برنامه های شلوغ مانع از ادامه مسیر به سمت چشم انداز خود شوند. آن‌ها عادت می‌کنند افراد اطراف خود را بسازند – نه فقط یک بار، بلکه بارها و بارها".

4. تعیین حد و مرز

نکته مکمل یک ذهن قوی، مرزها است. برای بسیاری از کارآفرینان موفق، داشتن یک گفتگوی درونی قوی در مورد آنچه انجام می‌دهید یا نمی‌پذیرید، برای باورهای ذهنی شما، چه در داخل و چه در خارج از زندگی حرفه‌ای‌تان، برجسته است.
وقتی همه چیز به طرفی پیش می رود، چگونه مسیریابی و مذاکره می کنید؟ وقتی زندگی سعی می کند از آنچه می گویید ساخته شده اید سؤال کند، آیا این مرزها پابرجا هستند؟ آیا به وضوح مشخص می کنید که چه زمانی کار کنید و چه زمانی استراحت کنید؟ این مرزها موفقیت شما را مشخص می کند و قدرت ذهنی شما را به اندازه هر جنبه دیگری از کارآفرینی آزمایش می کند.
همچنین، برنامه ای در مورد نحوه ارتباط خود با فرزندان، همسر و والدین خود ایجاد کنید. شما نمی توانید نظم و انضباط داشته باشید بدون اینکه ابتدا از قلمرو خود مطلع شوید. این مرزها را زود به زود بررسی کنید و به آنها پایبند باشید. این مورد ما را به نکته بعدی در مورد باورهای ذهنی و تجارت هدایت می کند.
یکی از کلیشه‌ای‌ترین دارایی‌های باور ذهنی، انجام کاری است که می‌گویید انجام می‌دهید. این خود توضیحی است، اما به نظر می رسد برای بسیاری از افراد در دنیای تجارت فاقد هرگونه معنای واقعی است.
باورهای ذهنی واقعی فقط به معنای عقب انداختن ضرب الاجل ها در شرایط خاص است، مانند رویدادهای مهم خانوادگی، موارد اضطراری و موارد خارج از کنترل شما. برای هر چیز دیگری، بدون توجه به اینکه چه احساسی دارید، باید آن را دنبال کنید.


5.ریسک پذیری

در نهایت باورهای ذهنی یعنی شما تا حدی که بتوانید میل به ریسک و هوشیاری دارید. همه کارآفرینان موفق در ارزیابی و مدیریت ریسک مهارت دارند. بهترین ها با ریسک به موقع تبدیل به عالی می شوند.
مدیریت ریسک اشکال مختلفی دارد. چه کسانی را برای حسابداری و حسابرسی استخدام می کنید، چه کسانی را برای فروش و مدیریت استخدام می کنید و اینکه تصمیم دارید چه کسانی را به عنوان شریک کسب و کار خود انتخاب کنید، همه از اشکال مدیریت ریسک هستند. وقتی همه چیز گفته و انجام شود، از مزایای آن بهره می برید و از عواقب  آن را پذیرفته و  متحمل می شوید.
این شما هستید که در حالی که از اشتباهات گذشته خود درس می گیرید و به نوبه خود، مرزهای جدیدی را کشف می کنید که فکر نمی کردید به آنها نیاز دارید، دوباره تلاش کنید.
به همین دلیل است که من عاشق کارآفرینی هستم - این کار شما را به سمت بهتر شدن، قوی‌تر شدن و عالی شدن سوق می‌دهد. توانایی شما را نشان می دهد و به شما می آموزد که از هر لحظه لذت ببرید، چه در حال پرداخت چک های حقوق و چه در حال مواجهه با چالش های غیرمنتظره باشید.
باورهای ذهنی ، نظم و انضباط، و استعداد، فضیلت هایی هستند که هر فردی برای حفظ بقا در دنیای مدرن به آن نیاز دارد.


6. ایجاد عادات

رهبران موفق منتظر انگیزه نمی مانند. درعوض، عادت‌هایی می‌سازند تا بتوانند بدون توجه به مزاحمت‌ها و موانعی که ممکن است برایشان پیش بیاید، روی چیزهای مهم تمرکز کنند. این در مورد انجام کاری است که قرار است بر اساس یک مبنای سازگارتر انجام شود. و همچنین شامل ترک عادت های بدی است که شما را عقب می اندازند. افراد قوی ذهنی احساسات، افکار و رفتارهای خود را به گونه ای مدیریت می کنند که آنها را برای موفقیت آماده می کند.

7. تمرکز بر نقاط قوت

 هر جایی که تمرکز کنید، انرژی جریان می یابد. به عبارت دیگر، آنچه شما به آن توجه می کنید، گسترش می یابد. بنابراین، وقتی روی نقاط ضعف خود تمرکز کنید، آنها را تقویت خواهید کرد. از سوی دیگر، با تمرکز بر نقاط قوت خود، آنها را بزرگ کرده و اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. تحقیقات نشان داده است افرادی که بیشتر از نقاط قوت خود در محل کار استفاده می کنند، شادتر، پرانرژی تر، درگیرتر هستند و رشد و توسعه سریع تری را تجربه می کنند. نه تنها این، بلکه مدیرانی که بر نقاط قوت افراد تمرکز می کنند، عملکرد تیمی بهتر و موفقیت بیشتری را تجربه می کنند. مطالعات نشان داده است که رهبرانی که بر نقاط قوت کارمندان تمرکز می کنند از سطوح پایین تر جابجایی کارکنان، سطوح بالاتر بهره وری، مشتریان راضی تر و سودآوری بیشتر سود می برند. به طور کلی، یک برد-برد!

8. به خودت ایمان داشته باشی

همانطور که هنری فورد یک بار گفت: "چه فکر کنید که می توانید یا فکر کنید نمی توانید - حق با شماست." افراد قوی ذهنی می‌دانند که طرز فکر شما تأثیر قدرتمندی بر توانایی شما برای غلبه بر چالش‌ها دارد. در واقع، یک مطالعه دانشگاه ملبورن اعتماد به نفس را به عنوان یک عامل کلیدی برای موفقیت در محل کار ذکر کرد. این مطالعه همچنین نشان داد که کارمندان با اعتماد به نفس دستمزدهای بالاتری دریافت می‌کنند و سریع‌تر از همتایان خود ارتقا می‌یابند.


موفقیتباور ذهنی